دیکشنری
داستان آبیدیک
passing bell
pæsɪŋ bɛl
فارسی
1
عمومی
::
زنگیكههنگام درگذشتنكسی بزنند، ناقوس مرگ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PASSENGER CAR
PASSENGER PIGEON
PASSENGER RESOLUTION
PASSENGER ROPEWAY
PASSENGER SHIP
PASSENGER VEHICLES
PASSER
PASSERBY
PASSERINE
PASSES
PASSIBILITY
PASSIBLE
PASSIER
PASSIM
PASSING
PASSING BELL
PASSING LANE
PASSING OF TIME
PASSION
PASSION FLOWER
PASSION PLAY
PASSION SUNDAY
PASSION WEEK
PASSIONAL
PASSIONARY
PASSIONATE
PASSIONATELY
PASSIONATENESS
PASSIONFLOWER
PASSIONIST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید